معنی حکمت آلی - جستجوی لغت در جدول جو

لغت نامه دهخدا

(پسرانه)

آنکه شأن و حرمتی چون علی (ع) دارد یا به حرمت علی (ع) متولد شده است

آمیخته به حکمت و پند

بنا شده براساس حکمت، خرد و دانش

علمی که دربارۀ ذات واجب الوجود بحث می کند، علم الٰهی

در فلسفه آگاهی های مربوط به امور و روابط انسانی مانند سیاست مدن، تدبیر منزل و تهذیب اخلاق

(اَ گُ نَ / نِ / نُ)

آرایندۀ حکمت. زیب و زینت دهنده حکمت:
حکمت آرایان روشن رای را عقل صحیح
جز بدین درگاه ننماید صراط مستقیم.
سوزنی

(حِ مَ تِ اِ لا هی)

علم الربوبیه. رجوع به حکمت شود

فرزان افدمی می پردازد به شناخت باشندگان از اه کاربرد خرد هوش و آزمون

حکمت نظری: فرزان نگری می پردازد به اندیشه و پندار درباره باشندگان دیدنی نادیدنی ها و شماره ها و اندازه ها که میوه آن دانش در زمینه های گوناگون است

آمیخته به حکمت و پند

زیب و زینت دهنده حکومت، آراینده حکمت

فرزان برین می پردازد به آنچه که شناخت آن نیاز به بینش دارد

استراتژی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما